دایرت المع ارف دانش جویی

اندر حکایت سال جدید تحصیلی

افتادن (Oftadan) نوعي سرنگوني/زمان بعد از اعلام نتايج/ متضاد پاس كردن
بوق (Bough) گيج/ دانشجويي كه فقط درب ورود و خروج دانشگاه و سلف را بلد است
دفتر تحصیلات تکمیلی (takmili) خوان اول/ مترادف با شهریه
سفارت (sefarat) بر فراز آلکاتراس/ تو کار می کن مگو چیست کار
تابلو (Tablo) دانشجويي كه بلد نيست كارهاي مخفي انجام دهد/ ناتوان در جيم شدن/ سِ/ ضايع/ محل نصب اطلاعيه ها
جوشكاري (Joshkari) محل اتصال دو نفر/ ابراز احساسات 100درجه سانتيگراد/ نام يك واحد عملي در مكانيك
دمت گرم (Damet Garm) سيستم گرمايش كه در تابستان فعال مي شود/ مترادف نازِ نفسِت
فدا (fada) مجمعی برای تمام فصول/

ادامه نوشته

دیر آمدیم ولی آمدیم...

کودکی

کودکی

به خانه می رفت
با کیف
و با کلاهی که بر هوا بود
چیزی دزدیدی؟
مادرش پرسید
دعوا کردی باز؟
پدرش گفت
و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد
به دنبال آن چیز
که در دل پنهان کرده بود
تنها مادربزرگش دید
گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش
و خندیده بود.../ مرحوم حسین پناهی