داغ حوت

باد بیماری ربوده برگ های توت را

تیز کرده شعله های وحشی باروت را

زخم می کارد تبر بر قامت سبز چنار

تا که عالمگیر سازد رونق تابوت را

دود یاغی میکشد زوزه به اوج کوهسار

تیره تر بالابرد تا بیرق طاغوت را

دید شب از خونم که قاتل آب داده دشنه اش

می دهد رنگ وجلا، جلاد امشب بوت را

رودها خشکیده اند وسوز زخم ماهیان

می کند در خاطراتم تازه داغ حوت را

26/5/1374

تهران، محمد حسین هاشمی