تبلور دموکراسی در انتخابات :نقبی بر کارویژه احزاب

محمد شریف محمدی
دانشجوی کارشناسی ارشد (ماستری)علوم سیاسی
دانشگاه مفید
چکیده: احزاب بیشتر به معنای دارو دسته افراد خاص، که درصدد تامین اهداف اشخاص محدود و معدود میباشد، در اذهان متبلور میشود.
در نگاه معمول درسطح مردم ودر جوامع که احزاب حضور دارند نقش انتخاباتی احزاب صرفا به معرفی و حمایت از کاندیداهای خاص محصور میشود. در نتیجه حزب و نقش آن در انتخابات بسیار تنگ نظرانه ترسیم می شود و بر اساس آن دیگر ضرورت ها، فوائد و کارکردهای مثبت احزاب درانتخابات نادیده گرفته می شود. این نوشته درصدد آن است که نقش اخرب رادر انتخابات از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار دهد وبه سایر جوانب و کار کرد ها نیز توجه جدی مبذول نماید. با توجه به اهمیت حیاتی و ضروری نقش احزاب در انتخابات، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ا ین نقش وجایگاه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
کلید واژگان: حزب، انتخابات، کار ویژه.
مقدمه
وقتی سخن از حزب به میان می آید، ذهن ها به سوی آ بشخور های متفاوت کشانده می شود.و حزب بیشتر مفهوم دسته بندیهای گروهی، فرقه ای، نژادی ومجموعه های قدرت طلب را متجلی می سازد.این دسته هر کدام بسته به شکاف های موجود و اهداف مورد تعقیب نقش های متفاوت را بازی می کند. بسته به پیشینه ذهنی وتاریخی فرد مفاهیم و کارویژه های متکثر از احزاب به درون ذهن رخنه می نماید.
امروز باتوجه به روند دموکراتیزاسیون و جوغالب فضای سیاسی جهان و رواج وشیوع انتخابات و گسترش فعالیت های حزبی، یکی از آن نقش ها وکارویژه های پر رنگ و چشمگیر، حضور احزاب در فعالیتهای انتخاباتی است. حتی گاهی این تصور به وجود می آید که احزاب صرفا برای تصمیمات، فعالیت ها و سهم خواهی های انتخاباتی پدید آمده است اما اینکه احزاب دقیقا چه نقشهای را در انتخابات ایفا می کند وچه کار ویژههای را از خود بروز میدهند به درستی شفاف و آشکا ر بیان نمیشود.
باتوجه به ابهامات موجود، سئوال اصلی این است که نقش احزاب درانتخابات چیست؟ جهت پاسخگویی به این پرسش لازم است به دو مئو لفه مهم و اساسی پرداخته شود وبه دو سئوال فرعی نیز پاسخ داده شود:
الف- حزب چیست؟وکار ویژه های آن کدامست؟
ب- انتخابات وکار ویژه های آن چیست؟
1- حزب
1/1 ) تعریف
اندیشمندان وصاحب نظران برای حزب تعریف های متعدد را بیان نموده اند. با توجه به این مساله که حزب و دموکراسی دریک تلازم وپیوند نزدیک باهمدیگر قراردارند، دموکراسی بدون حزب معنی ومفهوم پیدا نمی کند، به مسأله حزب در دموکراسی های جدید عنایت ویژه و توجه خاص صورت گرفته است.
رابرت میخلز معتقد است که وجود دموکراسی بدون سازمان و حزب متصور نیست.» (جمعی از اساتید و محققین، 15:1377) از سوی ماکس وبر، احزاب جدید را فرزندان دموکراسی جدید می داند.» ( همان، 17 ) زیرا لازمه رشد و تکامل احزاب وجود یک نظام دموکراتیک و آزاد است و نظام های اقتدارگرا و استبدادی اجازه مشارکت سیاسی به مردم را نمی دهد و به هیچ دلیل وجود احزاب و حضور گروه های مخالف را بر نمی تابد.
با توجه به روند تکامل دموکراسی ونقش مردم در تعیین سرنوشت خود و حضور و مشارکت سیاسی مردم در تعیین زمامداران و نمایندگان خویش، حزب نیز روند تکاملی را پیموده است.
با توجه به این روند تکاملی برای حزب نیز، تعاریف متعدد ا رائه شده است که هر کدام جهت گیری های خاص خود را دارد و با توجه به این تحول ریشه واژه حزب و تعریف های متفاوت آن بررسی می شود. ولی در تعریف حزب، حزب به معنای مدرن مورد نظر است.
« حزب در انگلیس از واژه party یا در فرانسه از واژه Parti برگرفته از مصدر Partir به معنای رفتن و قسمت کردن است که معادل فارسی آن را حزب برگزیده اند.» ( نقیب زاده، 13:1378 )
« اصولاً حزب یک واژه عربی است که معادل آن را در فارسی گروه یا دسته می گویند. اگر چه در زبانهای اروپای گروه را با Group و دسته را Faction می نامند. اما در فرهنگ سیاسی جامعه، حزب، مترادف همان Party در زبانهای اروپای است » ( تبریز نیا، 21:1377 )
ادموند برگ:حزب، هیئتی از مردم است که به خاطر پیشبرد منافع ملی یا کوشش مشترک بر اساس برخی از اصول سیاسی مورد توافق متحد شده اند.»( به نقل از عالم، 1373: 243-225 )
گتل: حزب، مرکب از گروهی از شهروندان کم و بیش سازمان یافته است که به عنوان یک واحد سیاسی عمل می کنند و با استفاده از حق رأی خود می خواهند بر حکومت تسلط یابند و سیاستهای عمومی خود را عملی سازند.» ( همان )
جیل کریست: حزب، گروه سازمان یافته شهروندانی است که دارای نظریات سیاسی مشترک اند و با عمل به مثابه یک واحد سیاسی می کوشند بر حکومت تسلط یابند.» ( همان )
موریس دوو رژه در کتاب حزب سیاسی: یک حزب ... مجموعه ای از گروههای اجتماعی پراکنده در اطراف کشور است که از طریق سازمانهای هماهنگ کننده به هم پیوسته اند.» ( به نقل از محمدی نژاد، 38:2535 )
موریس دوورژه درجامعه شناسی سیاسی: حزب یک تشکل سیاسی است که در آن، گروهی از شهروندان با هدف کسب قدرت از راه به دست آوردن تعدادی از کرسی های پارلمان و اجرای برنامه ها و اهداف خود در قالب مرام و مسلک سیاسی گرد هم آمده اند و فعالیت می کنند. » ( به نقل از طباطبائی مئوتمنی، 1380: 159 )
لیکاک: حزب، گروه کم و بیش سازمان یافته شهروندان است که بعنوان یک واحد سیاسی با هم عمل کنند.» ( همان )
مک آلور: حزب، گروههای سازمان یافته از برخی اصول یا سیاستها که از راههای قانونی می کوشد. حکومت را به دست گیرد.» ( همان )
عالم: در مفهوم عام،حزب گروههای مردمی است که درباره برخی مسائل نظرات مشترک دارند و می خواهند برای دست یافتن به هدفهای مشترک با هم کار کنند.» (همان)
ماکس وبر: جمعیتهای بر پایه تعهدات رسمی و آزاد که هدف آنها تحصیل قدرت برای رئیس خویش در درون گروه مربوطه و تحصیل اقبال دستیابی به اهداف عینی یا امتیازات مادی برای اعضای فعال خویش است.» (جمعی از اساتید و محققین، 15:1377)
مارکسیست ها: احزاب بازتاب نبرد بین طبقات است. ( همان )
لاپالمبارا و واینر: احزاب جدید دارای چهار فاکتور اصلی ا ست:
1- سازمان وتشکیلات پایدار یاسازمان دائمی: لذا وجود آن در گروی وجود و زندگی بنیانگذار آن نیست.
2ـ فعالیت در سطح ملی: حزب دارای سازمان مستقر در محل همراه با فعالیت زیر مجموعه ها در سطح ملی و ارتباط منظم و متقابل دو سطح محلی و ملی است.
3ـ قصد آگاهانه رهبران ملی و محلی: آنهاباید در صدد کسب و گسترش قدرت باشند نه اعمال نفوذ.
4ـ در پی جلب حمایت عمومی بویژه از طریق انتخابات باشد.» ( همان: 16-17، نقیب زاده، 1385 ، 48-51 )
از میان تعاریف گوناگون، تعریف اخیر تعریف جامع تر به نظر می رسد و هر چهار ویژگی مؤلفه های کلیدی جهت مرز بندی احزاب سیاسی با سایر مفاهیم مشابه را نشان می دهد.
شرط اول: نشانگر دوام و استمرار حزب و تفاوت آن از گروه های زودگذر و مقطعی است که با از بین رفتن رهبر حزب نابود می شود و لذا شخص محور اند.
شرط دوم: بیانگر تفاوت حزب و گروه پارلمانی است که فاقد تشکیلات مستقر در سطح ملی و محلی است.
شرط سوم: نشانگر وجه تمایز گروه های ذی نفوذ و فشار از احزاب است زیرا آنان در پی جلب حمایت های عمومی و از طریق انتخابات نیست.
شرط چهارم: بیانگر وجه تفاوت حزب از گروه ها و احزاب تروریستی است که گروههای تروریستی، به دنبال کسب قدرت از طریق خشونت آمیز اند. وآنان فعالیت های لازم برای جلب حمایت مردم را مورد توجه قرار نمی دهند.
2/1) سابقه حزب
احزاب سیاسی به معنای عام، یعنی دسته بندی های مختلف، از دیرباز و از گذشته بسیار دور تا روزگار ما وجود داشته و دارد ولی احزاب سیاسی به معنای مدرن محصول قوانین و آئین نامه های انتخاباتی و پارلمانی بوده اند. اولین جوانه ها و شکوفه های احزاب در جامعه بریتانیا همزمان با حرکت این کشور از اقتدار مطلق به سوی توزیع و محدود شدن اختیارات زمامداران به نمایندگان مردم ظاهر شد .» ( قاضی، 1371، ج1: 722ـ721 )
اما مفهوم حزب به معنای گروه و دسته سیاسی مفهوم مدرن است که در غرب پیدا شد و نخستین احزاب سیاسی به معنی درست کلمه در اوایل قرن نوزده در آمریکا ظهور یافتند و این امر پس از استقرار کامل نهاد های قانونگذاری تحقق یافت و بخش های عمده ای از مردم حق رأی یافتند و فعالیت احزاب اجتناب نا پذیر شد. در انگلستان انتخابات سال های 1833 و 1867 به ظهور آشکار احزاب سیاسی در عرصه سیاست آن کشور انجامید، احزاب جدید صرفاً گروه بندیهای درون پارلمانی نبودند بلکه در خارج از پارلمان نیز سازمان و عضو داشتند.» ( بشیریه،1384 :3 ـ382 )
اگر چه برخی ریشه نخستین، احزاب جدید را در آمریکا بررسی می کند ولی بسیاری بر این عقیده اند که نخستین حزب سیاسی در بربتانیا ظهور نموده اند. به هر حال تجربه حزب از غرب گذشته و به سایر کشور ها، بسته به هر کشور مسیر خاص خودش را طی نموده است.
3/1) کار ویژه های حزب
1ـ3ـ1) تلطیف نزاعهای سیاسی: به جای اینکه مردم مستقیم در برابر دولت قرار بگیرد و احیاناً، با اقدامات خشونت آمیز با دولت روبرو شود و یا گرایشات مختلف در میان مردم با همدیگر در گیری فیزیکی پیدا نمایند. احزاب به عنوان کال ساماندهی این امور، نزاعهای سیاسی میان مردم و میان مردم و دولت را به صورت مسالمت آمیز در می آورند.
2ـ3ـ1) کار ویژه انتخاباتی
الف ـ شکل دادن به افکار عمومی: افکار پراکنده مردم را در حمایت از برنامه ها و نامزدهای خاص در قالب منسجم و متحد می سازند و آنها را به دنبال جریان و برنامه خاص می کشانند.
ب ـ گزینش نامزد ها: از میان افراد متعدد و بی شمار فرد و شخص را که در مسئولیت های حزبی و با دولتی کارنامه موفق داشته . و یا از توانایی و تخصصی بالاتری برخوردار است و ظرفیت بالای را جهت انجام امور دارد. بر می گزیند.
ج ـ ترتیب و تنسیق کار انتخاب شدگان: بعد از انتخاب افراد به عنوان نماینده مردم یک فرد و یا اشخاص پراکنده نمی تواند به تنهای از عهده برنامه ریزی، نظارت و اجرای امور بر آیند لذا حزب با توانای و تشکیلات و متخصصین که دارد با ارائه پیشنهاد ها برنامه ها و راه حل ها نمایندگان منتخب مردم را در این زمینه یاری می رساند.
3ـ3ـ1)کار ویژه های آموزشی
الف ـ اطلاع رسانی : حزب با در دست داشتن رسانه های دیداری و شنیداری و افراد کار آزموده جهت اداره و ساماندهی آن می تواند به خوبی آگاهی و اطلاعات لازم را به مردم برساند و از سوی سطح گسترده فعالیت احزاب و ارتباط مستقیم و نزدیک با بخش های مخلتف از توده های مردم می توانند به خوبی از عهده امر اطلاع رسانی بر آیند.
ب ـ آموزش نظری و عملی توده ها و مشارکت سیاسی احزاب با توجه به توانائیهای نظری و فنی و کاری به خوبی می توانند مردم را آموزش دهند و آنها را در ضمن آموزش های سیاسی به مشارکت سیاسی در سرنوشت شان ترغیب نمایند.
4ـ3ـ1) ادغام اجتماعی
الف ـ در سطح فردی: کار ویژه حزب جامعه پذیری است از طریق حزب ،فرهنگ و ارزشهای خاص و سنت ها و باور های سیاسی یک جامعه به افراد آن جامعه منتقل می شود و بدینوسیله همبستگی و انسجام مردم در جامعه به راحتی فراهم می شود.
ب ـ در سطح گروهی: تبدیل ادعاهای فرو ملی به ملی : حزب این توانای را دارد که با جمع نمودن خرده گرایشات همسو آنها را در قالب دسته های بزرگ تری قرار داده و با گذراز مرحله فرو ملی یعنی ، نژادی، قومی، زبانی و مذهبی و منطقه ای ، به مرحله ملی ضمن ایجاد واحد بزرگ تر، ادعاهای کوچک را نیز به سطح بزرگ تر و ملی بکشاند.
ج ـ در سطح جمعی: حزب واسطه بین شهروندان و دولت است. به جای اینکه مردم مستقیم با دولت بر خورد نمایند و ادعاهای پراکنده و خواسته های متفرق خودرا با دولت در میان بگذارد و از سوی، در مواقع بحرانی دولت مستقیماً فشار های لازم را بر مردم وارد سازد، حزب به عنوان واسطه و ضربه گیر بین دولت و ملت و یا بین شهروندان و دولت عمل می کند. در این صورت هم خواسته های مردمی به صورت منسجم تر و قدرتمند تر به گوش دولت می رسد و هم مردم از آسیب ها و خطرات خشونت آمیز دولت در برابر مردم مصون اند. » ( نقیب زاده، 1378: 70ـ76 )
گابریل آلموند:
الف ـ مشارکت در تدوین و کاربست قواعد
ب ـ جامعه پذیری سیاسی و عضو گیری
ج ـ پیوند منافع و تجمیع منافع
( همان: 76 ـ 78 )
بی ترمرکل:
الف ـ عضو گیری و گزینش افراد مناسب
ب ـ تکوین برنامه ها و سیاست های حکومتی
ج ـ هماهنگی و نظارت بر ارگانها و سازمانهای حکومتی
د ـ ادغام اجتماعی مجامع و جمعیتها از طریق ارضا و آشتی تقاضاهای گروهی یا از طریق ایجاد یک نظام مشترک عقیدتی
ر ـ ادغام اجتماعی افراد از طریق بسیج و جامعه پذیری سیاسی ( همان: 79 )
دکتر حسن محمدی نژاد:
الف ـ شکل دادن به شیوه نگرش ها و معتقدات پراکنده ی افراد.
ب ـ آشنا ساختن افراد جامعه به حقوق و وظایف خود و بالا بردن سطح دانش آنها
ج ـ تشویق افراد به شرکت در انتخابات.
د ـ پشتیبانی و دفاع از منافع فرد وجامعه در مقابل تعدی های دولت
ر-متمرکز ساختن نیروهای پراکنده
ز ـ انجام پژوهش ها و بررسی های علمی.
س ـ کوشش برای ایجاد محیطی مسالمت آمیز جهت حل و فصل اختلافات
ش ـ پرورش رهبران آینده ی جامعه و دولت.» ( محمدی نژاد، 1351: 43ـ44 )
مریام:
الف) گزینش نامزد های انتخاباتی
ب) تدوین سیاستهای عمومی
ج) انتقاد از حکومت
د) آموزش سیاسی
ه) واسط بودن میان فرد و حکومت.» ( عالم، 1373: 349ـ350 )
مونرو:
الف) رقابت انتخاباتی با هدف پیروزی
ب) تدوین سیاستهای عمومی
ج) انتقاد از حکومت
د) رابطه میان حکومت و مردم
هـ) تسهیل کار حکومت پارلمانی
و)گردآوری همفکران ( همان )
البته توسعه سیاسی، یکدست کردن گرایشها و اعتقادات مختلف همسو با تثبیت ووحدت ملی است وهمچنین حفظ حقوق اقلیتهای سیاسی و عقیدتی را نیز می توان بر این کار ویژه ها افزود.» ( تبریز نیا، 1377 : 30 )
2ـ انتخابات چیست و کار ویژه های آن کدامست ؟
انتخابات بستر اصلی و مادر احزاب سیاسی محسوب می شود و بسیاری از احزاب در آغاز جهت حق رأی و انتخابات شکل گرفت و با آن رشد و بالندگی پیدا نمود .» ( نقیب زاده، 1378 : 238 )
با توجه به اهمیت انتخابات در جهت تحقق مشارکت سیاسی مردم و نهاد نیه نمودن دموکراسی ،لازم است که تعمق نبست به این واژه و کار ویژه های آن صورت بگیرد
1/2)تعریف انتخابات
انتخابات جمع انتخاب، از ریشه عربی فعل ( نَخَبَ) به معنای برگزیدن، اختیار کردن، دست چین کردن و ... است و معادل اروپای آن election نیز به فعل لاتین eliger به معنای جداکردن،سواکردن، برگزیدن و دست چین کردن باز می گردد. در کاربرد رائج آن به معنای روش یا شیوه ای است برای برگزیدن یا دست چین کردن تعداد معینی از افراد از میان شمار کثیری از کسانی که برای تصدی یک منصب یا مقام خود را نامزد کرده اند. » (نوذری، 1381 : 119ـ120 )
درکل انتخابات، مجموعه ی عملیاتی است که در جهت گزینش فرمانروایان یاتعیین ناظرانی برای مهار قدرت تدبیر شده است .» ( قاضی،1371: 679 )
از طرف انتخابات پیوند مستقیم با حق رأی دارد لذا تعریف رأی نیز ما را در شناخت امر انتخابات کمک می کند.
رأی: عملی تشریفاتی و حقوقی را که شهروندان با انجام آن، طبق ظوابط و شرائط قانونی به گزینش نماینده یا نمایندگان می پردازد رأی گویند.» ( قاضی، 1371 : 686 )
بنابراین در مورد انتخابات و انتخاب دو نکته مهم و اساسی وجود دارد:
الف ـ گزینش و آزادی در گزینش: یعنی از یک سو ازادی در کاندیدا شدن وجود داشته باشد و از سوی آزادی در گزینش، یعنی به خاطر وجود کاندیدای مختلف و متعدد برای افراد فرصت گزینش و انتخاب باشد لذا در جای که کاندیدا با محدودیت روبرو باشند چون رقابت قاطع و جدی وجود ندارد لذا گزینش نیز اهمیت خود را از دست می دهد.
ب ـ وجود رأی دهندگان: رأی دهندگان منشأ و مرجع مشروعیت برای نامزدهای انتخاباتی است با گزینش و آرای رأی دهندگان، نمایندگان از مشروعیت و اقتدار لازم برای نمایندگی بر خوردار می گردند، اگر مردم به کسی رأی ندهند نمایندگی مشروع وجود نخواهد داشت. لذا مشروعیت یک نظام سیاسی در گروه آرائ مردم و مشارکت آنها است و هر چه مردم در انتخابات شرکت شکوهمند داشته باشند به همان میزان مشروعیت نمایندگان و نظام سیاسی از درجه بالای مشروعیت برخوردار می گردد.
اهمیت رأی دهنگان و مردم چنان والاست که اگر آنان احساس نارضایتی از نمایندگان شان نسبت به تکالیف و مصالح نمایند. می توانند آنان را مورد باز خواست قرار دهند و با باز پس گرفتن ارای خود از آنان سلب مشروعت نمایند.
2/2) سابقه انتخابات
انتخاب به معنی فن گزینش پدیده ای تازه و نوپاست زیرا در گذشته زمامداران و حاکمان قابل انتخاب نبودند بلکه بر مردم تحمیل می شدند و قدرت به صورت ارثی و وراثتی منتقل می گردید و زمامداری امر طبیعی برای عده ای خاص بودند.نخستین جرقه انتخابات درشکل نوین در بریتانیا آشکار شد وکم کم این روند رو به تکامل نهاد و پس از آن علاوه بر رشد کیفی، گسترش کمی به سایر کشور ها نیز پیدا نمود و به شکل منسجم وارد شبکه حقوقی کشور های دیگرگردید.» ( نوذری، 1381: 679ـ680 )
استقرار حقوقی و سیاسی انتخابات در قرون هفدهم و هجدهم با پذیرش نظریه نماینده سالاری و ایجاد رژیم های نماینده ای و متعاقب ظهور نظریه حاکمیت ملی انجام پذیرفت.» ( همان: 680 )
در ابتدا حق رأی منحصر به شمار معدودی از اعیان بود که دارای امتیازات از جمله پرداخت مالیات و داشتن عناوین خاص بودند ولی بعد ها حق رأی تعمیم یافت. حق رأی و تغییر و تحول آن بسته به هر کشور شرائط خاص خود را طی نموده است. حق رای در انگلستان در 1918 و در فرانسه در 1945 با پذیرش حق رأی زنان مستقر شد. در آمریکا پذیرش حق رأی عمومی سابقه ی بیشتر از چند دهه ندارد، حق رأی از دستاورد ها و آثار دموکراسی است و نیز براساس مسائل طبقاتی، مذهب، نژاد و وراثت ... نیست.» ( طباطبائی مئوتمنی، 1380: 148ـ149 )
با توجه به گفته های فوق، انتخاب یک روند تدریجی و تکاملی را پیموده و امروزه به عنوان یکی از مؤلفه های مهم مشارکت سیاسی، نقش مهمی را در تعیین نمایندگان و زمامداران و مشروعیت نظام سیاسی بازی می کند و حتی نظام های اقتدارگرا برای عقب نماندن از کاروان دموکراسی و مردم سالاری و کسب و حفظ مشروعیت برای خود، از دست زدن صوری به امر انتخابات دریغ نمی کنند.
3/2) کار ویژه ای انتخابات
کار ویژه های متفاوت را می توان برای آن تصور نمود که هر کدام با توجه به وزن و جایگاه خود بر اهمیت انتخابات می افزاید:
1ـ2ـ3) نشانه مشارکت سیاسی و مردم سالاری: مشارکت سیاسی مراحل مختلف دارد و انتخابات یکی از مراحل و کم هزینه ترین و پر ثمرترین مرحله است. در کشور که انتخابات ازاد وجود داشته باشد مردم سالاری در آن کشور وجود دارد.
2ـ2ـ3) قاعده مند نمودن انتقال قدرت: قدرت به شکل مسالمت آمیز و قانونی جا به جا می شود.
3ـ2ـ3) زمینه لازم برای چرخش نخبگان: قدرت به شکل راکد و به طور مطلق در دست عده ای محدود قرار نمی گیرد و مدام در حال گردش میان نخبگان مردم است.
4ـ2ـ3) فرهنگ سازی سیاسی: بر گذاری منظم و قاعده مند انتخابات موجب فرهنگ سازی سیاسی می گردد.
5ـ2ـ3) بستر مناسب برای رقابت تشکل ها: تشکل ها و گروه ها به جای درگیری بر سر تصاحب قدرت به شکل های نا سالم، رقابت سالم و قاعده مندی را انجام می دهند.
6ـ2-3) نهادینگی مشارکت سیاسی: وقتی انتخابات منظم برگذار شود، مردم درک می کنند که مشارکت شان در سرنوشت سیاسی شان تأثیر می گذارند و در نتیجه مشارکت سیاسی نهادینه می شود.
7ـ2ـ3) ایجاد و باز نمای مشروعیت سیاسی: انتخابات انعکاس دهنده مشروعیت یک نظام است و حضور حداکثری مردم بازتاب دهنده مشروعیت بالای نظام سیاسی است.
8ـ2ـ3) ترغیب فرد باوری و عقلانی سازی رفتار جمعی: هر فرد ارزش رأی خود را درک می کند و می فهمد که برای رسیدن به یک هدف رفتار جمعی و سازماندهی آراء لازم و ضروری است.
9ـ2ـ3) خنثی سازی تهدیدات دشمن: وقتی مشارکت سیاسی مردم در انتخابات حداکثری باشد نشانه مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی است. و اینکه مردم از نظام سیاسی موجود حمایت و پشتیبانی خواهد نمود. لذا دشمنان درک خواهند نمود که نظام سیاسی با پشتوانه قوی وقطعی مردم از اهداف خویش دفاع و حمایت خواهد نمود. لذا تهدیدات و توطئه های مستقیم و غیر مستقیم دشمن اگر هم پیگیری شود کارای چندانی نخواهد داشت.
3ـ نقش احزاب در انتخابات چیست؟
احزاب کار ویژه های متعدد دارد و یکی از کار ویژه های مهم و اساسی آن انتخابات است. به خاطر اهمیت این نقش، آن را به صورت جداگانه و مستقل بررسی می کنیم.
به دو گونه و حول دو محور می توان این نقش را بررسی نمود:
الف) نقش احزاب در انتخابات به صورت کلی
ب) نقش احزاب در انتخابات با توجه به نظامهای حزبی.
در رابطه با محور اول احزاب نقش و جایگاه متعدد را ایفا می کند که از آن جمله است.
3-1) معرفی نامزد های شایسته و جلوگیری از هرز رفتن نیرو های پراکنده، بی شکل و نا متحرک. احزاب قادرند که با شناسایی و آشنای افراد نخبه و با تجربه و توانا و معرفی آنها، بهترین افراد را در معرض آراء و گزینش مردم قرار دهند و کار شناخت را ساده تر نمایند و از سوی از دور ماندن اینگونه افراد از مسئولیت های سیاسی و قرار گرفتن در گوشه انزوا نیز جلوگیری به عمل می آید.
2/3: با محدود شدن عملی تعداد نامزد های انتخابات با ارائه لیست از سوی احزاب، قدرت آراء مردم کمتر شکسته و خرد خواهد شد. در نتیجه این امر، برنده ی انتخاباتی دارای تعداد بیشتر آراء خواهد بود تا بتواند مصداق واقعی نماینده ی مردم به شمار آیند. زیرا با تقسیم و خرد شدن بیشتر آراء نامزد برتر نیز آراء قابل توجه را بدست نخواهند آورد و سر انجام نمایندگی از اکثریت مردم با مشکل جدی مواجه می شود.
3/3: حتی مردم رأی دهنده غیر حزبی نیز می توانند با مقایسه برنامه های احزاب از استنتاج های ناپخته خام و خواسته های ناشدنی اعتراضات بی جا و مبارزه های بی برنامه اجتناب کنند و به جای گزینش از میان انبوه اندیشه ها و روش های بی شکل از خلال نظام های نظری موجود یکی را انتخاب کند.» ( قاضی، 1371: 722ـ723 )
علیرضا اسلامی نقش احزاب را در انتخابات به صورت گسترده تر اما به صورت کوتاه و بدون توضیح تحت عناوین ذیل بیان می کند: (اسلامی، namanews.com)
1ـ3ـ3) توسعه سیاسی:اگر هدف توسعه سیاسی را دموکراسی ومشارکت فعالانه ی مردم در سرنوشت سیاسی کشور در نظر بگیریم، دموکراسی دارای مؤلفه های چند گانه است که از آن جمله می توان به رقابت گسترده میان افراد و گروه ها، وجود میزان کافی از آزادیهای سیاسی و مدنی را باید نام برد. » ( رزاقی، 1378: 156)
بنابراین حزب در نقش انتخاباتی خود به توسعه سیاسی کمک می کند و خود به عنوان ابزار مهم دموکراسی نقش حساس را جهت مشارکت مردم در امور سیاسی ایفا و بستر های لازم را برای نهادینه نمودن آن فراهم می سازد.
2ـ3ـ3) سازماندهی نیروهای پراکنده: نیروهای را که به دنبال سیاستها و اهداف واحد هستند اما به طور متشتت حضور دارند سازماندهی و انسجام می بخشند و به شکل هماهنگ آنها را در ذیل هدف واحد در می آورند.
3ـ3ـ3) جلوگیری از پراکندگی آراء و تمرکز آن: به جای اینکه مردم به لیست های متعدد و کاندیداهای متفاوت رأی بدهند که باعث تشتت آراء و کاهش رأی افراد می گردد به لیست یکی از احزاب رأی می دهند که موجب تمرکز آراء می گردد. از سوی تمرکز آراء نیز به کسب اکثریت غیر ساده کمک می نماید.
4ـ3ـ3) ارائه برنامه مناسب از سوی احزاب برای جلب اعتماد مردم: حزب ملزم می شود برای بدست آوردن و جذب آراء رأی دهندگان برنامه های کارشناسی شده و مناسب ارائه دهد. اگر برنامه های حزبی نتواند خواسته ها و مشکلات مردم و جامعه را تحت پوشش قرار دهند، حزب نمی تواند رأی مردم را کسب کند و در صحنه ی سیاسی باید شکست خود را پذیرا شوند. برای دوری گزیدن از روند طرد شدن از صحنه ی قدرت حزب تلاش می کند برنامه های منسجم، قوی و معطوف به خواسته ها و تمایلات مردم ارائه دهند.
5ـ3ـ3) شفاف سازی دیدگاه ها و تمرکز آن در موضوعات اساسی: به جای دیدگاه های متفاوت، کلی گویانه و مبهم چند دیدگاه به شکل روشن و در مورد موضوعات محدود ولی سرنوشت ساز طرح می شود. طرح نظریات و دیدگاه های روشن و عمیق و شفاف کار پیچیده و طولانی، تجربه و تخصص های متفاوت را می طلبد که طراحی آن کار و تلاش جمعی را می طلبد و از عهده ی فرد و افراد پراکنده بیرون است.
6ـ3ـ3) کنترل نامزد ها: حزب می تواند نامزدهای خود را جهت تحقق اهداف و شعار های انتخاباتی کنترل نماید و با ارائه ی راه کار ها شعار های خود را عملی سازند. برای اینکه اهداف اعلام شده صرفاً جنبه ی تبلیغاتی و مصرف محدود نداشته باشد نامزد ها باید جهت تحقق و اجرایی نمودن آنها تلاش نمایند. تلاش های فردی شاید نتواند از عهده ی اجرایی نمودن تمام آنها بر آید، از سویی عدم پاسخگویی به یک حزب و سازمان و نبود فشار های لازم از سوی نهاد ها و مراکز خاص نامزد ها را فاقد انگیزه لازم برای پیگیری اهداف و شعار ها می سازد.
7ـ3ـ3) نظارت احزاب: نظارت بر نحوه ی رأی گیری و نظام انتخابات سبب سلامت و موجب تضمین درستی آن می گردد، هر چه نظارت گسترده تر و پیچیده تر باشد سلامتی و صحت انتخابات به نحو شایسته تری امکان پذیر می گردد.
آقای بشیریه این نظارت را در سه مرحله می داند:
الف) نظارت بر مبارزات انتخاباتی از جهت بر خورداری تمام نامزدها از همه ی امکانات
ب) نظارت بر روند اخذ رأی و شمارش اراء به منظور کنترل صحت انتخابات
ج) نظارت بر شیوی اعمال و اجرای نتایج انتخابات در چرخش قدرت میان احزاب. » (بشیریه، 1384: 3 و 4 )
چنانکه پیداست نظارت بر نحوه ی اخذ رأی وشمارش آراء و همین طور شیوه ی اعمال نتایج انتخابات از سوی یک فرد امکان پذیر نیست لذا توانایی و ظرفیت بالای حزب را می طلبد تا با اعضای آموزش دیده و تشکیلاتی بی شمار خود در سطح محلی و ملی بتواند این نظارت را اعمال کند و از سویی نیز در معرض وسوسه ها و فشار های صاحبان قدرت و ثروت قرار نگیرند و با استفاده از آگاهی و تعهد خویش در پایبندی به جایگاه واقعی خویش وفادار باشد.
از سوی حزب با داشتن افراد آشنا به محل و حوزه های رأی گیری به راحتی می تواند از عهده ی این مهم بر آید و به جای فرستادن افراد نا آشنا و بدون تعهد و انگیزه، افراد واجد صفات لازم را مأمور و عهده دار این وظیفه ی خطیر بنماید. این امر حزب و کاندیداها را بیشتر امیدوار و مطمئن می سازد.
8ـ3ـ3) برنامه محور بودن احزاب در صورتیکه احزاب موفق به ارائه برنامه ی موفق و یا اجرای آن برنامه ها نشود و یا نتواند برنامه های خود را تصحیح نمایند احزاب در مراحل بعدی و در انتخابات آتی رأی نخواهند آورد.
9ـ3ـ3) فاصله ی بین مردم و مسئولین را پر می کند و به عنوان رابطه، خواسته های مردم و مسئولین را منتقل و یا برای آن راهکار می دهد و در صورت وجود مشکلات آن را به دقت ارزیابی کرده و مسئولین را برای رفع آن تحت فشار قرار می دهد تا مشکلات انتخاباتی رفع و کاستی های آن بر طرف شود.
10ـ3ـ3) اقبال به سوی نامزدهای مدعی استقلال و عدم پاسخگو کاهش می یابد. این امر حتی نامزدهای مستقل را به گونه ی به سوی حرف شنوی و پاسخگویی متمایل می سازد.
اما عده ای دیگر حمایت فکری، مالی، پاسخگویی را نیز به نقش احزاب در انتخابات افزوده اند. حمایت مالی نیز یکی از کارکردهای مهم احزاب در انتخابات به نظر می رسد زیرا بدون کمک های مالی حزب افرادی که توانایی هزینه های مبارزات انتخاباتی را ندارند نمی توانند وارد این عرصه شوند و یا در مقابل امکانات مالی رقبا، توان رقابت و ایستادگی را داشته باشند.
در مجموع علاوه بر موارد فوق می توان ایجاد فضای رقابتی را نیز به نقش احزاب در انتخابات افزود. احزاب با تحریک احساسات طرفداران. فضای انتخابات را به شکل کاملاً رقابتی و مبارزه جویانه سامان می دهد و از سوی احزاب موجب نشاط آوری فضای انتخابات می شوند که نشاط و شور انتخاباتی خود حاصل فضای رقابتی است. احزاب با تبلیغات گسترده و دادن اطلاعات تازه، برنامه های منسجم و استفاده از ابزار های متعدد رسانه ای شخصیت های سیاسی، فرهنگی، هنری و ورزشی موجبات شادی و شادابی را فراهم می سازد.
ب) نقش احزاب در انتخابات با توجه به نظامهای حزبی: منظور از نظام حزبی نوع رابطه است که بین احزاب با همدیگر و احزاب با دولت وجود دارد. نوع این رابطه نظام های حزبی را تشکیل می دهد.
لاپالمبارا و واینر نظام های حزبی را به دو گونه ی رقابتی و غیر رقابتی تفکیک نموده اند. در نظام های حزبی رقابتی که دو یا چند حزب فعالیت می کنند، زمینه برای رقابت گسترده وجود دارد و احزاب می توانند نقش تعیین کننده در مشارکت سیاسی مردم بازی کند. اما در نظام های حزبی غیر رقابتی که فقط یک حزب وجود دارد و همان حزب لیست از نامزد ها را معرفی می کند، چون زمینه برای رقابت و گزینش نیست نقش احزاب کم رنگ می شود و افراد بالاجبار به این لیست رأی دهند.
در یک طبقه بندی دیگر از نظام های حزبی و بر اساس تعداد، موریس دوورژه نظامهای حزبی را به سه گونه طبقه بندی می کند. » ( به نقل از ایوبی، 1379: 246ـ247 )
ب ـ1) نظام تک حزبی: رقابت آزاد بین گرایشهای مختلف سیاسی وجود ندارد، نامزدها از سوی یک حزب معرفی می شود، حزب سیاسی غالباً ایدئولوژیک است. حزب سیاسی مظهر اراده کل جامعه تلقی می شود. در نظام تک حزبی انتخابات معنا و مفهوم واقعی خود را ندارد. زیرا احزاب دیگر اجازه فعالیت ندارند، نامزدی در انتخابات آزاد نیست در نتیجه مبارزه و رقابت و گزینش معنا ندارد. و در مجموع نمی توان از نقش احزاب در مبارزات انتخاباتی سخن گفت. وحزب حاکم لیست از کاندیداها را معرفی و مردم باید به آن رأی دهند. این نوع نظام حزبی معمولاً در کشور های اقتدار گرا وجود دارد.
ب ـ2) نظام دو حزبی: شکاف های مختلف و گرایشهای متعدد حول دو حزب عمده جمع شده، در این نظام قدرت در دست این دو حزب به تناوب جریان می یابد هر چند که احزاب کوچک تری نیز وجود دارد اما جریان انتخابات به گونه ای است که بیشترین رأی را دو حزب عمده بدست می آورند و زمینه برای قدرت گرفتن احزاب دیگر وجود ندارد.
در نظام دو حزبی وجود دو حزب عمده سبب می شود که برنامه ها به صورت کلی ساده و شفاف عرضه شود این مسأله کار گزینش و انتخاب یکی از برنامه ها را برای مردم سهل تر می سازد. مردم در سرگردانی برنامه ها و شعار ها دچار تردید و حیرت نمی گردند و از سوی با کسب اکثریت از سوی یکی از احزاب دولت هایی که به وجود می آید با پشتوانه محکم و ثبات لازم به کار خویش ادامه می دهد، تزلزل و نا پایداری در حکومت نیز رخنه نمی کند اما وجود دو حزب عمده و بزرگ موجب محدود شدن گزینش انتخاب کنندگان می شود. اما با وجود محدودیت در گزینش حزب نقش انتخاباتی فعالانه و حیاتی را ایفا می کند و انتخابات مفهوم واقعی خود را دارند.
ب ـ 3) نظام چند حزبی: در این نوع نظام حزبی شکافهای متعدد و گرایشات متعدد فکری و اعتقادی متقاطع وجود دارد که موجب ایجاد احزاب متعدد می شود. در اینگونه نظام حزبی هیچ کدام از احزاب به تنهایی قادر به کسب اکثریت آراء نیست. به استثنای موارد نادر، لذا دولت ها، در این نوع نظام حزبی ائتلافی خواهد بود. دولت ائتلافی نیز از ثبات و پایداری نیز برخوردار نیست و با اختلافات اندک احزاب از هم فرو می پاشد.
در این نوع نظام حزبی به دلیل تعدد احزاب برنامه ها و کاندیداها، شناخت و آشنایی با برنامه ها و کاندیداها با مشکلاتی روبه رو است. مردم در انتخاب دچار سردرگمی و تردید می شوند. اما گزینش در اینجا محدود نیست و افراد با حق گزینش فراوان مواجه است لذا این نوع نظام حزبی دموکراتیک تر از سایر نظام های حزبی است و احزاب نیز نقش بسیار برجسته ای در انتخابات دارند و انتخاب به معنی واقعی کلمه در اینجا وجود دارد. » ( قاضی، 1375: 336ـ338 ، همان، 1383: 617ـ615 ، طباطبائی مئوتمنی، 1380: 160ـ162 )
تیجه گیری
نقش حزب در انتخابات صرفاً به معرفی نامزد های انتخابات و حمایت از آنها خلاصه نمی شود. بلکه حزب علاوه بر نقش رایج فوق کار ویژه های مهمی دیگری را نیز دارد که نمونه های آن را می توان، توسعه سیاسی، محدود شدن نامزد ها، برنامه محوری، شفاف سازی دیدگاه ها، پاسخگویی حمایت های مالی و نظارت بر انتخابات ... را می توان ذکر نمود.
علاوه بر موارد فوق خود حزب مجموعه وظایف و کار ویژه های دارد که بخشی بصورت مستقیم، مربوط به انتخابات است و بخشی غیر مستقیم. از سوی انتخابات نیز دستاوردها و کارکردهای دارد. این دو مجموعه کار ویژه ها عمدتاً نقش اساسی در حرکت جامعه به سوی توسعه سیاسی دارند و در این راستا نقش مکمل نسبت به همدیگر دارند اما با وجود حزب هم ویژگی های واسطه ای و مستقیم حزب در انتخابات عملیاتی می شود و هم کار ویژه های انتخابات در مسیر اصلی خود از عمق، گستردگی و شتاب بهتر برخوردار می شوند، بنابراین حزب به عنوان حلقه ی وصل کارویژه های خود را با انتخابات پیوند می زند و ضمن ایجاد دستاورد های مهم به پویای و بالندگی نقش های تعریف شده در انتخابات نیز کمک شایان می نماید.
منابع و مآخذ
1. اسلامی، علیرضا،« نقش احزاب در انتخابات» http://www.namanews.com
2. ایوبی، حجت الله، پیدای و پایائی احزاب سیاسی در غرب، تهران: نشر سروش، 1379.
3. بشیریه، حسین، آموزش دانش سیاسی، تهران: مؤسسه نگاه معاصر، 1384، چاپ پنجم.
4. تبریز نیا، حسین، برخی علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران، مشهد: انتشارات سیاوش، 1377.
5. جمعی از اساتید و محققین، مشارکت سیاسی، به اهتمام علی اکبر علیخانی، تهران: نشر سفیر، 1377.
6. سهراب رزاقی، « نوسازی و توسعه سیاسی در ایران و منتقدان آن »، مشارکت سیاسی احزاب انتخابات ( مجموعه مقالات همایش دفتر مطالعات و تحقیقات وزارت کشور ). تهران: نشر سفیر، 1378.
7. طباطبائی مئوتمنی، منوچهر، حقوق اساسی، تهران: نشر میزان، 1380.
8. عالم، عبد الرحمن، بنیاد های علم سیاست، ترهان: نشر نی، 1373.
9. قاضی، ابوالفضل، بایسته های حقوق اساسی، تهران: مؤسسه نشر یلدا، 1373.
10. قاضی، ابوالفضل، حقوق اساسی و نهاد های سیاسی، تهران: نشر میزان، 1383، چاپ دهم.
11. قاضی، ابوالفضل، حقوق اساسی و نهاد های سیاسی، ج 1، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1371.
12. محمدی نژاد، حسن، احزاب سیاسی، ج1، تهران: امیر کبیر، 1355.
13. نقیب زاده، احمد، حزب سیاسی و عملکرد آن در جوامع امروز، تهران: نشر دادگستر، 1378.
14. نقیب زاده، احمد، سیاست و حکومت در اروپا، تهران: سمت، 1385. چاپ پنجم.
15. نوذری، حسینعلی، احزاب سیاسی و نظام های حزبی، تهران: گستره، 1381.
جمعی از دانشجویان حقوق وسیاستیم که گاهگاهی در این سرا، اگر تاب بیاوریم وحوصله مان سر نرود می نویسیم، نه فقط مسائل مهم واساسی بل، هر آنچه که در ما نسبت به خود واکنش، شاید واکنش خاص ایجاد می نماید.