چکیده مقالات سمینار "افغانستان، کوچیها، مسائل وراهکارها"

(1)

مباني نظري كوچ نشيني و ارتباط آن با ناآرامي هاي سياسي و اجتماعي

مهتاب عالمي

چكيده:

مسأله كوچ نشينها‘كوچ روها‘ ‘كوليها ‘در تاريخ كشور افغانستان همواره از مشكلات سياسي و اجتماعي و معضلي برا ي باشندگان شهري و روستايي محسوب مي شدند.نگارنده در مقاله اي به نام" مباني نظري كوچ نشيني و ارتباط آن با ناآرامي هاي سياسي و اجتماعي"آسيب هاي اجتماعي و سياسي كوچي ها را در شهرهامورد بررسي قرار مي دهد.انگيزه تهيه اين نوشتار‘تعريف اصطلاحات و فرهنگ كوچ نشينها و معضل آنان در شهرها از ديدگاه شهر نشيني و جغرافيا است.

كوچ نشينان در شهرها و روستاها مشكلات عديده ي را خواسته و ناخواسته بوجود مي آورند وقوع نزاع ودرگيري ميان برخي از کوچی ها با ساكنان شهرهاوروستاهای کشوررا به دفعات وباانعكاس اجتماعي آن در سطح شهر ومنطقه شاهد بودیم،به عنوان مثال در تير ماه 1387باز هم شاهد وقوع درگيريهايي مشابه بوديم، اما با سكوت برگزار شد.چنانکه پيشتر هم چنين برخوردهايي صورت گرفته‌است.یکی از مهمم ترین بازخوردهای این درگیریها نابسامانی اجتماعی در مناطق درگیر و آسیب دیده است

بنابراین می توان يكي از انواع مشكلات اجتماعي کوچی ها را , بي سازماني اجتماعي آنهانام ببریم . در يك نظام اجتماعي خواه يك كشور , اجتماع محلي يا انجمن , آنچه در بي سازماني اجتماعي دخالت دارد وجود نارسايي و وقفه هايي است كه در كانال هاي كارآمد ارتباطي ميان مردم در يك نظام اجتماعي پديد مي آيد .بر پايه نتايج پژوهش هاي صورت گرفته ، ارتباط نادرست حتي در شرايطي كه منافع وارزش هايي متضاد در گروه وجود نداشته باشد، به بي سازماني منجر مي شود.(مرتون،1376،ص52)

مسئله حضور حاشيه اي کوچی ها در شهرها و روستاها و درگيري هاي دوره اي كه ميان آنها و مردم و باشندگان شهرها و بعضاًروستاها روي داده است، نمونه اي از مشكلات اجتماعي از نوع بي سازماني اجتماعي است .

واژگان کلیدی: کوچ،کوچ نشيني،شهر ،شورش،ناامني اجتماعی،بی سازمانی اجتماعی،نظریه های شورش 

(2)

کوچي‌ها در اشعار عاميانة هزاره‌ها

محمدحسين فياض

چکيده

کوچي‌گري در هزارستان که پس از قتل‌عام هزاره‌ها توسط عبدالرحمان خان آغازشد، بدون ترديد يکي از مسائل‌جدي براي هزاره‌ها بوده که نه تنها امنيت اجتماعي و اقتصادي اين مردم را به چالش کشيد که از لحاظ روحي و رواني نيز به شدت آنان را گرفتارنمود. بنابراين، بسارطبيعي‌خواهد‌بود که آن حوادث در ادبيات عاميانه‌ي هزاره‌ها بازتاب يافته و سينه به سينه منتقل شود، زيرا ادبيات عاميانه‌ي هرقومي با زندگي، سرنوشت و حوادث پيرامون آن، گره خورده است.

با توجه به تعداد اندک شعرهاي عاميانه اي که ما در ارتباط با کوچي‌ها به دست‌آورديم، در آن‌ها موضوعاتي چون: اسارت، اخلال امنيت، اشغالگري، عشق يک‌جانبه و پايداري، بازتاب يافته است.

واژه هاي کليدي: کوچي، هزاره، ادبيات، عاميانه، افغانستان 

(3)

بررسی اعتبار فقهی وحقوقی فرمان های کوچی ها

محمد جواد اصغری

چکیده:

تنها دست آویز ومستمسک کوچی هادرادعای مالکیت برچراگاه های هزارستان، فرمان های است که از حاکمان گذشته دراختیار دارند. مقاله اعتبارفرمان را از منظر فقه وحقوق مورد بررسی  قرارمی دهد که ضوابط ومعیارهای صحت این فرمان ها چیست؟ پس از مطالعه وتحقیق پیرامون موضوعات مربوط به اراضی موات، احکام موات ، صلاحیت های حاکم در تصرف به اراضی مباح وموات، وعرضه فرمان برضوابط فقهی، به این نتیجه می رسد که این فرمان ها باهیچ ضابطه فقهی همخوانی ندارد ودرقالب هیچیک از اختیارات وصلاحیت های که درفقه برای حاکم اسلامی درتصرف به اموال عمومی تفویض شده نمی گنجد. مفاد قانون اساسی افغانستان، این فرمان را کاملاً رد می کند.درنهایت به این نتیجه می رسد که عبدالرحمن به دلیل دشمنی با مردم هزاره وتحت فشار قراردادن آنان  وپاداش دادن به کوچی ها که درجنگ علیه هزاره ها حکومت را یاری نموده بودند،چنین فرمان تبعیض آمیزی را صادر نموده است.بنابراین، فرمان مزبور،هیچ مبنایی فقهی وحقوقی ندارد.

کلید واژگان: کوچی ها، فرمان، هزارستان، موات، چراگاه 

(4)

کوچ نشینی و جلوه های امنیتی آن در افغانستان

عاتکه محمدی کارشناسی ارشد علوم سیاسی

چکیده :

بررسی ارتباط بین مساله امنیت و کوچ نشینی در افغانستان در واقع محور اصلی این مقاله را تشکیل می دهد . و هدف آن این است که دولت افغانستان را متوجه بعد امنیتی این مساله سازد .نویسنده در ابتدا با بهره گیری از نظریه شکافهای اجتماعی به تجزیه وتحلیل روابط گذشته وحال کوچیها و هزاره ها پرداخته است و این روابط خصمانه را ناشی از وجود شکافهای قومی و مذهبی بین دو گروه از یک طرف و سیاستهای قوم مدارانه دولتهای افغانستان از طرف دیگر میداند .تلاش مقاله در بخش های بعدی به بیان یکی از جلوه های امنیتی کوچ نشینی اختصاص دارد . در این قسمت نویسنده با نظر به تحلیل نوین امنیت ، نشان میدهد که چگونه مهاجرت فصلی کوچیها و تبعات زیانبار آن از جمله تهدیدات جدی برای امنیت اجتماعی و اقتصادی سایراقوام محسوب می شود .و این امری است که همواره موردغفلت دولت قرار گرفته است . و این وظیفه ماست تا به هر طریقی دولت را ملتفت کنیم که ملتی دارد که آن از ادغام تعدادی گروه قومی تشکیل شده است که حیات ملی هر یک از آنها تاریخچه ای جداگانه و قابل بسیج دارد .از این رو عدم توجه به امنیت اجتماعی ، اقتصادی و ...آنان از طرف دولت ممکن است به گسترش عمومی ملت گرایی و اندیشه خودگردانی منجر شود واین برای دولت مرگبار خواهد بود . علاوه بر این کشاندن موضوع به سازمانهای بین المللی و غیر دولتی راه دیگر تبدیل مساله کوچی ها از یک مساله صرفاً سیاسی به یک مساله امنیتی است. از این رو حل معضل کوچی ها از طریق فشارهای داخلی و بین المللی بر دولت افغانستان راه را برای اسکان کوچی ها و وضع قوانین درمورد آنها را هموار می سازد .  

(5)

کوچی ها و مرزبندی های مفهومی

محمد هدایت

چکیده:

دغدغه اصلی ما در این نوشتار این بود که بتوانیم پاره ای از مفاهیم مرتبط با کوچی ها را مطرح کنیم و اینکه اصولا وقتی ما در افغانستان از کوچی، کوچیگری، کوچ نشینی ومفاهیم مرتبط مثل قومیت، قوم، قبیله و ... سخن می گوییم، چه معنا می تواند داشته باشد؟ برای یافتن یک پاسخ قناعت بخش به چنین پرسشهایی وبرای اینکه یک چارچوب نظری در مورد مطالعه کوچی ها و تفکر قبیله گرایی و یا همان ناسیونالیزم قومی در افغانستان، ارایه کرده باشیم، از مفهوم « عصبیت» در اندیشه ابن خلدون، مدد گرفته ایم. وقتی ما در چنین موردی چارچوب نظری ارایه می کنیم، ابتدایی ترین مفهومش این است که ما پدیده ای به نام کوچیگری در افغانستان را یک مقوله تحلیلی می دانیم مانند همه مقولات دیگر. به این معنا که کوچیگری تنها دال بر یک پدیده عینی وواقعی نیست که ازآغاز فصل بهار ازدامنه های کوه های سلیمان، از آن سوی مرزها، شروع می شود و در فصل خزان خاتمه می یابد. بلکه کوچیگری در مقیاس وسیعتر همان قبیله گرایی و یا شاید همان ناسیونالیزم قومی است که خود گرچه در هیات عده ای کوچ رو خانه به دوش نمود می یابد ولی در حقیقت شیوه ای از تفکر واندیشه ونوعی از زندگی است که از زمان های بسیار دور به ارث مانده است واینک جمعی کثیری از ساکنان افغانستان برای انتساب به این شیوه ای از تفکر وبه این نوع از زندگی سخت تعصب می ورزند.

واژگان کلیدی: عصبیت، کوچیگری، قبیله گرایی، سیاسی شدن، توقف تاریخی

(6)

کوچیگری ابزارسیاسی سرکوب کنندهء دولتها برضد سایراقوام افغانستان

محمد عوض نبی زا ده ،ازکشور شاهی هلند

چگیده :

تا ریخ خونین و استبداد زدهء قبیلوی افغنستان گنجا یش نو پذ یر ی را نداشته ومعبد کهنه ها و مد فن نو ها است رویدادهای چند سدهء اخیر بوضوح کامل آشکار ساخت که سلاطین، شاهان وامیران به مقصد جاودانه ساختن تاج وتخت و قدرت برای خاندان خود ها  و برای بهره کشی بی رحمانه ازتوده های مردم کشور، فرزندان وطن را درجهل وتاریکی قرون وسطایی نگه میداشتند. بایاد آوری این رویدادهای تلخ تاریخ به  این نتیجه روشن میتوان دست یافت که بدون تأمین برابری حقوق سیاسی میان گروههای قومی  واقلیتها ی ملی ومذهبی  افغانستان جامعه ء بلادیده کشورازستم اجتماعی ونابرابری ملی نجات  ورهایی  نمی یابند فرآیند  رشد مستقل ملی و وحدت ملی  افغانستان کثیرا لملهء  کند و  رنجهای مردم آن  دراز تر میشود. چالش های سیاسی و اجتماعي منازعه ديرين سیاسی در افغانستان اصولا ريشهء قومي دارد در گذشته ها و امروز هر يك از اقوام سعي دا شته و دارند تا در ساختار سياسي قدرت متناسب باحضور فزیکی براي خود ها موقف لازم سیاسی را پیدا نمایند که در صورت ناکامی در اين مسير ، به سمت خشونت رو میآورند . ميزان علاقه و همبستگي قومي در اين جامعه، به مراتب بالاتر از همبستگي اجتماعي و فراقومی در يك جامعه پيشرفته میباشد.

(7)

کوچیگری نا مشروع

ابراهیم حسن زاده یکاولنگی

چكيده

كوچيگري يك پديده سياسي است ك در راستاي بد رفتاري سياسي قرار دارد ، تامردم هزاره مستأصل شده و جلاي وطن را اختيار كنند و سياست جابجاي جمعيت تكميل گردد ، چون براي اين پديده نا مشروع احكام و فرمان هاي حكومت وقت را مستند قرار داده است . از نظر فقهيي احكام سلاطين مورد بررسي قرار داده ايم و به اثبات رسيده است كه فرمان حكام جور در معصيت خداوند باطل نا مشروع است و از نظر قاعده لاضرر و تزاحم حقوق و عرف و حريم نيز كوچي گري نا مشروع از مصداق ارعاب و ترس و فتنه است . وعلي رغم اين كه پديده سياسي تاريخي مي باشد و بر خلاف موازين حقوقي بين المللي است ، بايد با اين پديده با ابزار نرم ابزاري و سخت افزاري بر خورد شود.

كليد واژگان : جابجاي جمعيت ، كوچيگري ، فرمان ، مشروعيت ، سياسي ، پديده.

(8)

بررسی پیشینه مشاجره کوچیان و مردم مناطق مرکزی

غلامرضا جاویدی

چکیده:

هراس و بیم ازعشایر وکوچیان افغانستان همواره برای ساکنان هزاره جات و مناطق مرکزی افغانستان وجود داشته است؛ ازگذشته های دور تاكنون، هر ساله مردم اين منطقه ودیگر مناطق مرکزی افغانستان برای حفظ چراگاه‌های خود، با عشايری (کوچیان)که سالانه از اين مناطق عبور وتوقف می‌كنند و برای به‌دست آوردن مواد غذايی برای حيوانات خود، از مزارع محل عبور استفاده می‌كنند، درگيری داشته‌اند.عشاير ادعا دارند كه اين مسير از سال‌های بسيار قبل، محل عبورو اقامت آنها بوده و مجوز را از پادشاهان گذشته افغانستان در اختيار دارند.درگیریهای موجود میان ایشان گاه سبب تلفات شدید انسانی میگردد؛چنانکه در ماههای اخیر در منطقه بهسود به وقوع پیوست.در این مقاله سعی گردیده به بررسی پیشینه این مشاجره پرداخته شود.

واژه های کلیدی:کوچیان، مناطق مرکزی،هزاره، افغانستان 

(9)

کوچی ها ؛ بررسی یک مساله ملی

(نگاهی به رویکرد استراتژی انکشافی ملی افغانستان به مساله کوچی های افغانستان)

سردار محمد رحیمی ،دکترای جغرافیای سیاسی،دانشگاه تهران

چکیده:

برای نخستین بار پس از اجلاس بن استراتژی انکشافی افغانستان برای یک برنامه کوتاه مدت پنج ساله (1387-1391) ارائه شد. این برنامه استراتژیک بر اساس اهداف انکشافی هزاره که از طرف سازمان ملل متحد برای کشورها تا سال 2015 طراحی شده است تنظیم گردیده و برای اجلاس لندن پیشنهاد گردیده است تا منابع مالی و حمایتی آن تهیه گردد.انتظار از این برنامه استراتژیک توجه به مسایل کلان و ملی به صورت عمیق و کارشناسانه است. اساس این برنامه بر توجه به مسایل امنیت، حکومت داری ،رشد اقتصادی و فقر زدایی استوار است. هر چند مساله منازعه بین کوچی ها و مردم یکجانشین سابقه ای بیش از یک قرن دارد اما پس از اجلاس بن و خصوصا در چند ساله اخیر همواره به عنوان یک مساله مهم و اساسی مطرح بوده است.

مطالعه مفاد استراتژی انکشافی ملی افغانستان نشان می دهد علی رغم مشهود بودن تاثیرات منفی منازعه بین کوچی ها و مردم یکجا نشین بر وحدت ملی و مساله امنیت ملی نه در بخش امنیت و نه در بخش مصونیت اجتماعی که از جمله ارکان این استراتژی می باشد اشاره مستقیم و مطلوبی به این مساله و راهکارهای آن نگردیده است. همچنین انتظار بررسی این مساله در ذیل رکن سوم استراتژی یعنی انکشاف اقتصادی اجتماعی وجود داشت اما در این بخش نیز پیش بینی هایی صورت نگرفته است.

با توجه به اینکه رویکرد استراتژی بررسی مسایل ملی و در سطح کلان بوده است لزوم تبیین این مساله که موضوع کوچی ها باید در یک برنامه بلند مدت و کلان در ذیل یکی از ارکان استراتژی به صورت مشخص مطرح گردد، ضروری به نظر می رسد. اما توجه به این مساله در برنامه های بلند مدت و استراتژیک همچون استراتژی انکشافی ملی افغانستان که حمایت های بین المللی و دولتی را به دنبال خواهد داشت،ضمن بالا بردن اعتماد ملی بین افغانها زمینه حل دائمی این مساله را در چارچوب مسایل ملی فراهم خواهد نمود.

واژگان کلیدی: ،کوچی ها ،یکجا نشین ها ،استراتژی انکشافی ملی افغانستان،امنیت ملی 

(10)

بررسي تطبيقي اعتبار فرامين حاكم از منظر فقه حنفي و جعفري

محمد علي ابراهيمي، كارشناسي ارشد حقوق جزا و جرمشناسي

چكيده

بررسي تطبيقي اعتبار فرامين حاكم از منظر فقه حنفي و جعفري موضوع انتخابي اين نوشته است. هدف اصلي از تدوين اين مقاله تبيين ديدگاه‌هاي مذاهب حنفي و جعفري در خصوص اعتبار فرامين صادره از سوي حاكم مي‌باشد. آگاهي از موقيف دو مذهب كشور براي بازسازي باورهاي ديني جامعه مهم خواهد بود. بنابراين مصدر اصلي نوشته منابع فقهي دسته اول هر دو مذهب مي‌باشد. نتايجي كه از اين دو ديدگاه حاصل مي‌شود به‌راحتي قابل جمع نيست، اختلافات مباني در اين زمينه برگشت به‌اعتقاداتي دارد كه در زمينه امامت يا خلافت بعد از رسول خدا(ص) پديد آمد.

از نظر علماي اهل سنت،‌ مخصوصاً پيروان مذهب حنفي حاكم داراي قدرت وسيع بوده و راه تصاحب رياست عامه هم بسيار سهل لحاظ گرديده است. به‌طوري كه فرد پس از تكيه زدن بر كرسي قدرت به‌هر طريقي كه به‌‌دست آورده باشد سلطان اولوالامر تلقي شده و فرمان او مطاع است. ولي از نظر مذهب جعفري امامت جامعه منصب الهي بوده و بايد با تنصيص خدا و انتصاب پيامبر(ص) همراه باشد كه در اسلام غير از حضرت علي(ع) در حق شخص ديگري تنصيص وجود ندارد. پس سلاطين جايگاه ديني امام را ندارند و امام هم نيستند. اما در عصر غيبت فقط مجتهد جامع الشرايط فتوا سمت پيشوايي جامعه را دارا خواهد بود و هر حكمي كه فقط از اين ناحيه صادر شده باشد واجب الطاعه است. برايند اين دو ديدگاه چه پيامدي را براي جامعه افغانستان در پي‌خواهد داشت،‌ سؤالي است كه در جريان اين پژوهش شايد جوابي براي آن يافت شود.

واژگان كليدي: فرامين حاكم، فقه حنفي، فقه جعفري و كوچيان