تفاوت و شباهت انتخاباتی

تاریخ دوکشور افغانستان و ایران، دارای مشترکات بسیاری در فرهنگ، زبان، دین وسایر شئون اجتماعی -سیاسی است، به ویژه که در سی سال گذشته ایران میزبان جمعیت بزرگی از مهاجران افغان بوده است.
اما در تجربه دموکراسی یا مشارکت مردم در انتخاب زعامت و شیوه حاکمیت، چه دوری و نزدیکی هایی بین این دو کشور قابل تشخیص است؟
ایران دارای نظام جمهوری اسلامی است که در راس آن ولی فقیه با صلاحیت های ویژه قرار دارد. افغانستان دارای نظام ریاستی است و رئیس جمهوری در برابر پارلمان مسئولیت دارد. دوره کار رئیس جمهوری افغانستان پنج سال و در ایران چهار سال است.
برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران از وظایف دولت است و توسط وزارت کشور اجرأ می شود و در افغانستان با حضور نمایندگان جامعه بین المللی کمیسیون مستقل انتخابات برای این کار مامور می شود.
اعضای این کمیسیون را رئیس جمهور ی بر می گزیند، اما حق بر کناری آنها مشروط به حکم دادگاه است. از نظر مالی این کمیسیون متکی به کمکهای مالی حکومت و جامعه بین المللی برای پیشبرد روند انتخابات است.
برای نظارت بر انتخابات از ناظران بین المللی و نمایندگان سازمان ملل متحد در افغانستان دعوت می شود، اما در ایران این نظارت فقط بر عهده شورای نگهبان است. این نظارت عام و در کلیه امور و در همه مراحل جاری است. نمایندگان نامزدها، احزاب و جامعه مدنی نیز حق نظارت بر شمارش آرا و بر جریان رای دهی را دارند.
کمیته بررسی شکایات در افغانستان مهمترین بخش در کمیسیون مستقل انتخابات است و حسب معمول تاکنون این کمیته بیشتر تحت نفوذ نمایندگان جامعه بین المللی بوده است. رئیس این کمیته در این دور انتخابات یکی از اعضای دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان است.
در ایران شورای نگهبان نامزدها را تایید یا رد صلاحیت می کند، اما درافغانستان بر اساس قانون در رد یا تایید صلاحیت نامزدها هیچ اصل پذیرفته شده ای وجود ندارد، اما کمیسیون رسیدگی به شکایات می تواند با در نظر داشت ارزیابی اعتراض ها و موجه بودن یک شکایت قضیه را دادگاهی کند و نامزد مورد نظر را از حق شرکت در انتخابات محروم کند
 
شیوه انتخابات
انتخابات در هر دو کشور به صورت مستقیم و عمومی با رای مخفی انجام می شود.
در افغانستان واجدان شرایط رای دهی ثبت نام شده و برگه های مخصوص انتخاباتی می گیرند اما در ایران شناسنامه مدرک دارای اعتبار است و این سندی است برای مجاز بودن حضور رای دهنده در حوزه جمع آوری رای.
واجدان شرایط در ایران بالای ۴۷ میلیون نفر و در افغانستان بیش از ۱۲ میلیون نفر از جمعیت ۳۰ میلیون نفری این کشور تخمین زده شده اند. بخش زیادی از جمعیت سی میلیونی افغانستان هنوز در کشورهای همسایه در مهاجرت به سر می برند و آنها در این دور شانسی برای مشارکت در انتخابات را نخواهند داشت.
امنیت در افغانستان به خصوص در جنوب این کشور چالشی بزرگی در راه مشارکت عمومی برای رفتن به پای صندوقهای رای خواهد بود و نقش زنها در این مناطق نیز قابل نگرانی پیش بینی شده است.

سلامت انتخابات
یکی از تحلیلگران ایرانی می گوید در هر دو کشور ایران و افغانستان، نسبت به سلامت انتخابات نگرانی هایی وجود دارد، هر چند مقامات انتخابات همواره بر سالم بودن این روند تاکید کرده اند.
در حالی که در این دوره در ایران بحث درباره صیانت از آرای مردم بالا گرفته، در افغانستان نگرانی هایی از بابت تقلب در به کار بردن برگه های رای دهی و به خصوص برگه های مربوط به زنان در جنوب کشور مطرح شده است.
از سوی دیگر برخی نامزدهای انتخابات ابراز نگرانی کرده اند که با در نظر گرفتن نامزد بودن رئیس جمهوری کنونی افغانستان در مبارزات انتخاباتی، بیم آن می رود که از برخی امکانات و نفوذ دولتی در کارزار مبارزات انتخاباتی به نفع او استفاده شود.
در ایران هر نامزد پس از نشر فهرست نهایی نامزدها، بیست روز فرصت تبلیغات دارد تا مردم را در جریان طرح ها و برنامه های خود قرار بدهد. در افغانستان این مدت دوماه در نظر گرفته شده است.

زن و مرد
درایران رجل سیاسی و مذهبی با داشتن تابعیت کشور، سابقه نیک، مدیر و مدبر بودن و مهمتر از همه شیعه بودن، معیاری برای تایید صلاحیت برای مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری شمرده می شود.
درافغانستان پس از تابعیت افغانی و مسلمان بودن بدون تبعیض شیعه یا سنی، شرط مهم برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری، دست نداشتن در جنایات ضد بشری ومحروم نشدن از حقوق مدنی به حکم محکمه است.
هر چند در ایران تعبیر از رجل سیاسی دال بر زن و مرد است، اما در سی سال گذشته هیچ زنی از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت نشده است، ولی در افغانستان در دور اول یک زن و در دور دوم دو زن ثبت نام کرده اند.
در ایران و افغانستان رسانه های رسمی و خصوصی بطور گسترده انتخابات را زیر پوشش قرار می دهند. کمیسیون مستقل انتخابات در افغانستان ، در بطن خود کمیسیون رسانه ها را ایجاد می کند تا بر تبلیغات و حق فرصتهای منصفانه برای همه نامزدها نظارت داشته باشد.

چالشها
در افغانستان محدویت های سنتی، جنگ و ناامنی در جنوب کشور مانع مشارکت زنان در رای دهی خواهد بود و نیز اثرات این وضعیت بر اصل مشارکت آزاد مردم برای ابراز رای شان اثر منفی خواهد داشت. تهدید طالبان و شبکه القاعده مشکل دیگری خواهد بود.
قوم گرایی آفتی است که همواره در افغانستان اثرات آن مشهود بوده است. تلاشهای بسیاری از رهبران ملی افغانستان برای زدودن آن کم اثر بوده است. سه دهه جنگ و بی اعتمادی ملی این وضع را تشدید کرده است. در هفت سال گذشته دولت جدید ملت سازی را بخشی از برنامه های اصلی خود در نظر داشت اما منتقدان موفقیت کمی را در این زمینه ارزیابی می کنند.
در مقابل جناح محوری و سیاسی شدن جریانها در ایران، شخصیت محوری و قوم گرایی در افغانستان متشخص بوده است. بسیاری از تحلیلگران با توجه به فهرست نامزدهای انتخابات دور دوم معتقد اند که قوم گرایی در حال کم رنگ شدن است اما نبودن احزاب جدی سیاسی یا جناح ها، تلاشهای دموکراتیک را به یک تفکر مردمی عام مبدل نکرده است.
حتی تلاش ضد قوم گرایی، موجب دوری جستن از اصل شایستگی و نزدیکی به سوی تفاهم قومی می شود. در نتیجه افرادی به عنوان نماینده قومی وارد ائتلافهای سیاسی می شوند که ممکن است بر کیفیت کار کابینه آینده افغانستان اثر منفی بگذارند.
این مشکلات اگر در ایران رنگ قومی ندارد، ممکن است جلوه های دیگری داشته باشد که به نحوی بر اصل دموکراسی اثر گذار است.